"http://www.w3.org/TR/html4/loose.dtd">
چشمای خیس ساعات خوبی در وبم داشته باشید
نظر یادتون نره آرشیو وبلاگ صفحات وبلاگ روزگاری خواهد رسید.... همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ، به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی دلت هوایم را خواهد کرد به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را به یاد خواهی آورد خنده هایم را به یاد خواهی آورد اشک هایم را به یاد خواهی آورد حرف هایم را مطمئنم در آن لحظه در دلت می گویی: دلتنگت شده ام موضوع مطلب :
موضوع مطلب : اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم... اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم... اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم... اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم. وقتی که بچه بودم هر شب دعا میکردم که خدا یک دوچرخه به من بدهد.. بعد فهمیدم که اینطوری فایده ندارد. پس یک دوچرخه دزدیدم و دعا کردم که خدا مرا ببخش هی با خود فکر می کنم ، چگونه است که ما ، در این سر دنیا ، عرق می ریزیم و وضع مان این است و آنها ، در آن سر دنیا ، عرق می خورند و وضع شان آن است! ... نمی دانم ، مشکل در نوع عرق است یا در نوع ریختن و خوردن ؟ دکتر شریعتی موضوع مطلب :
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم، موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم، موفعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم، موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم، حالا که عاشقت شدم می ترسم از دستت بدم موضوع مطلب :
مردان هم قلب دارن فقط صدایشان، یواش تر از صدای قلب یک زن است! مرد ها هم در خلوتشان برای عشقشان گریه میکنند! شاید ندیده باشی؛ اما همیشه اشک هایشان را در آلبوم دلتنگیشان قاب میکنند! هر وقت زن بودنت را میبینم؛ سینه ام را به جلو میدهم،صدایم را کلفت تر میکنم تا مبادا...لرزش دست هایم را ببینی ! مرد که باشی ... دوست داری ... از نگاه یک زن مرد باشی ... نه بخاطر زورِ بازوها
موضوع مطلب : تو همنفسم هستی و نفسهایم عطر تنهایی را میدهد . تو همسفرم هستی و جاده زندگی رسم غریبگی را به من یاد میدهد . تو مال منی و من مال تو نیستم، باران منی و من کویری بیش نیستم . دیدی که در آینه ی چشمان خیسم ، چشمان تو حتی یک ذره هم خیس نشد ! من پر از درد بودم و خسته ، اما دل تو حتی یک ذره هم دلگیر نشد ! هستی و انگار نیستی ، گاهی حتی فراموشم میکنی و از من میپرسی که تو کیستی؟ تو با منی و من تنها نشسته ام ، تو در قلبمی و من اینک یک دلشکسته ام ! نیستی و من تنها مانده ام ، آنقدر دلم گرفته که اینجا با غمها جا مانده ام ...
موضوع مطلب : فاصله بین من و تو شده اندازه زمین و اسمون ،گوش ندادی حرفامو گفتی بهم عشق ما خیلی وقته که شده تموم من خواستم بکنم از تو دلو،با همون چشای خیسم گفتم بهت باشه برو ولی هر جا میری اینو از یادت نره،یکی تو روز و شباش فقط اسم تورو میبره یادته روزای اول تو میگفتی دوسم داری بی حد بی اندازه ،پس چی شد الان منو پس زدی پیدا کردی یه عشق تازه دل من گرفته از دست تو ای عاشق بی احساس ،با کارات نذاشتی واسه من بال پرواز .............................................................................. کاش میدانستم دل بستنم به تو اینهمه دردسر خواهد داشت آنوقت حتی به تو نگاه هم نمیکردم چه برسد به این که عاشقت بشوم من که گفته بودم اگر میخواهی روزی مرا فراموش کنی مرا وابسته خود نکن گفتی تا اخرین روز زندگیت با من میمانی تو که هنوز زنده ای ولی چرا با من نیستی؟؟ شاید هم ان کسی که من میشناختم مرده تو یک ادم جدید هستی با قلب سنگی کاش حال و روزم را میفهمیدی ،لعنتی فراموش کردنت هم عذاب آور است دیگر قلبم فقط میتپد دیگر عاشق نمیشود دیگر احساس ندارد مرده اند،همان روز که گفتی مرا دیگر نمیخواهی ،زمین و اسمان دور سرم میچرخید فقط زیر لب میگفتم این حق من نیست،این حق من نیست ،بیمعرفت
موضوع مطلب : پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||