"http://www.w3.org/TR/html4/loose.dtd"> قطاری که به مقصد خدا میرفت - چشمای خیس
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
چشمای خیس
ساعات خوبی در وبم داشته باشید نظر یادتون نره
صفحه نخست               ATOM               عناوین مطالب وبلاگ              نقشه سایت
درباره وبلاگ


از این دنیا بیزارم
آرشیو وبلاگ
صفحات وبلاگ


قطاری که به مقصد خدا می رفت ، مدتی در ایستگاه دنیا توقف کرد و پیامبر رو به جهانیان کرد و گفت :

مقصد ما خداست ؛ کیست که با ما سفر کند ؟
کیست که رنج و عشق توامان بخواهد ؟
کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن ؟

قرن ها گذشت اما از بیشمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند ؛ از جهان تا خدا هزار ایستگاه بود ! در هر ایستگاه که قطار می ایستاد ، کسی کم میشد و قطار می گذشت و سبک میشد ، زیرا سبکی قانون راه خداست !

قطاری که به مقصد خدا می رفت ، به ایستگاه بهشت رسید ، پیامبر گفت اینجا بهشت است ، مسافران بهشتی پیاده شوند ، اما اینجا ایستگاه آخر نیست !!! مسافرانی که پیاده شدند بهشتی شدند ؛ اما تعداد اندکی ، باز هم ماندند ، قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند !

آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت :
"درود بر شما ، راز من همین بود ، آن که مرا میخواهد در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد ...

و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید دیگر نه قطاری بود و نه مسافری ...




موضوع مطلب :

یادداشت ثابت - سه شنبه 91 دی 20 :: 3:38 عصر

پیوندها
لوگو
از این دنیا بیزارم
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 29
  • بازدید دیروز: 35
  • کل بازدیدها: 75993