فاصله بین من و تو شده اندازه زمین و اسمون ،گوش ندادی حرفامو گفتی بهم عشق ما خیلی وقته که شده تموم
من خواستم بکنم از تو دلو،با همون چشای خیسم گفتم بهت باشه برو
ولی هر جا میری اینو از یادت نره،یکی تو روز و شباش فقط اسم تورو میبره
یادته روزای اول تو میگفتی دوسم داری بی حد بی اندازه ،پس چی شد الان منو پس زدی پیدا کردی یه عشق تازه
دل من گرفته از دست تو ای عاشق بی احساس ،با کارات نذاشتی واسه من بال پرواز
..............................................................................
کاش میدانستم دل بستنم به تو اینهمه دردسر خواهد داشت
آنوقت حتی به تو نگاه هم نمیکردم چه برسد به این که عاشقت بشوم
من که گفته بودم اگر میخواهی روزی مرا فراموش کنی مرا وابسته خود نکن
گفتی تا اخرین روز زندگیت با من میمانی
تو که هنوز زنده ای ولی چرا با من نیستی؟؟
شاید هم ان کسی که من میشناختم مرده تو یک ادم جدید هستی با قلب سنگی
کاش حال و روزم را میفهمیدی ،لعنتی فراموش کردنت هم عذاب آور است
دیگر قلبم فقط میتپد دیگر عاشق نمیشود دیگر احساس ندارد مرده اند،همان روز که
گفتی مرا دیگر نمیخواهی ،زمین و اسمان دور سرم میچرخید فقط زیر لب میگفتم
این حق من نیست،این حق من نیست ،بیمعرفت
.
موضوع مطلب :